الناالنا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

نامه هایی به کودک زاده نشده

دانشگاه مامانی

1392/1/19 23:37
نویسنده :
115 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بابایی مرخصی گرفته بود تا مامانی مدارکش رو ببره به دانشگاه تحویل بده. از ساعت 8 صبح راه افتادیم تا 12:30 رسیدیم کارهای اداری رو انجام دادیم و 13:15 دوباره برگشتیم.

خیلی خسته شده بودم از وقتی اومدی تو دلم خیلی خیلی زود خسته میشم. ساعت 4 تو دلیجان بابایی برا ناهار ما رو برد رستوران همای سعادت. نمیدونی عزیزم چقدر دو تایی غذا خوردیم حتی بیشتر از بابایی!

بابات تعجب کرده بود میگفت چقدر با اشتها تمام غذاتو خوردیعینک راستش خودمم تعجب کرده بودم !! 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

خواب گو
24 مرداد 92 16:55
وبلاگ جالبی دارین
___________
مرسی ازتون ممنونم