برگشتن به خونه
بالاخره بعد تقریبا یه ماه خوش گذروندن تو خونه مامان و بابا و خوردن و خوابیدن دوشنبه شب برگشتم
خونهخودم.
همسری خونه ارو مثل دسته گل تمیز کرده همه جا برق میزنه!! واقعا دستش درد نکنه من که دیگه با
این شکم و دردهای مختلف بارداری نمیتونم کار کنم.
با مامانم خریدهای باقی مونده دخملی رو انجام دادیم الان فقط سفارش تخت و کمدش مونده میخوام
زودی تختش رو هم بگیرم و وسایلشو بچینم .
وااااااااااااای درسهامم موندن از حالا شروع کردم به خوندنشون که بعد زایمان مشکلی برام پیش نیاد و
بتونم پاسشون کنم.
یعنی میشه این چند ماه هم زود بگذره و نی نی نازم صحیح و سالم بیاد بغلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی