29 هفتگی
دیگه داریم یواش یواش هفته 29 رو تموم میکنیم و وارد هفته 30 میشیم. این یعنی حدود 2 ماه و نیم
دیگه دخملم وارد جمع خونوادگی من و باباش میشه و ما رو از تنهایی در میاره.
کم کم میخوام ساک بیمارستانشم آماده کنم تا اگه یه موقعی دخمل جون خواستن زودتر هم بیان
وسایلهاش آماده باشه.
تو اینترنت خوندم که بعد از 28 هفتگی باید دائما تکونهای نی نی رو زیر نظر گرفت تا مطمئن شد که
حالش خوبه. من که کارم شده شمردن لگدهای این وروجک!!
خانوم کوچولوی من زیاد تکون میخوره حتی بعضی شبها تکونهاش انقدر شدید میشه که از خواب بیدار
میشم ولی این از خواب بیدار کردنش هم برام لذت بخشه دستمو میذارم رو شکمم و قربون صدقه تکونها
و لگدهاش میرم ولی بعضی مواقع پیش میاد یکی دو ساعت تکون نمیخوره ، خیلی نگرانش میشم زود یه
چیز شیرین میخورم و میبینم بللللللللللله خانوم دارن لگد بارونم میکنن و منم کیف میکنم. تازه جالبترین
قسمتش موقعیه که باباش دستشو میذاره رو شکمم و نازش میکنه خانوم شروع میکنه به دلبری برا
باباش و البته منو لگدمال کردن!!
همسری میگه کاش زودتر وقتش بشه و دخترمون دنیا بیاد و باهاش بازی کنم. راستش منم دلم
میخواد زودی دخملی رو بغل کنم از طرف دیگه هم دوست ندارم دوران شیرین بارداریم تموم شه چون
واقعا دارم از این دوران لذت میبرم واقعا حس خوبیه وول خوردن یه نینی تو دل آدم.
امیدوارم خدا این حس خوب رو قسمت همه منتظرها بکنه.